تله پاتی یا ارتباط افکار با یکدیگر
تله پاتی ؛ همان Telepathy در انگلیسی به معنای دو هم اندیشی یا ارتباط افکار با یکدیگر است.
شاید اسم آن به گوش بسیاری رسیده باشد و حدودی از تعریف و کاربرد آنرا بدانند اما هرگز آنرا تجربه نکرده باشند و یا اصلا اعتقادی به چنین مباحثی نداشته باشند.کسانی همچون من که شخصا بارها و بارها تله پاتی را درک کرده اند ، باور و نگاه خاصی به چنین ویژگی برتری دارند . مطالبی که در زیر به آنها اشاره شده برگرفته از سایتهای مختلف می باشد که با توجه به نزدیک بودن تعاریف و تشریحاتی که از موضوع داشته اند ، با اندکی دخل و تصرف و ویرایش در آنها به طور مستقیم در ادامه درج شده اند.
«تلهپاتی» چیست و چگونه عمل میکند؟
«تلهپاتی» دسترسی به اطلاعاتی است که در فکر شخص دیگری نگهداری میشود و شما خواهان کسب آن هستید{ شاید این تعریف چندان جامع نباشد و لذا این تعریف را به آن اضافه میکنم که تله پاتی نوعی برقراری ارتباط با فرد مورد نظر ، بدون گفتار و اشاره و حتی از مسافتهای دور می باشد.}دانشمندان برای اثبات این پدیده میگویند: وقتی این امکان وجود دارد که از طریق یک ایستگاه فرستنده مطالبی را از طریق امواج الکتریکی، از ایستگاههای الکتریکی دیگری جذب کنیم. بنابراین با توجه به فعالیتهای الکتریکی مغز انسان، امکان تبادل اطلاعات از راه دور، از طریق «تلهپاتی» و به صورت مشابه دستگاههای فرستنده و گیرنده الکتریکی فراهم میشود. برای انجام پدیدههای «تلهپاتی»مغز باید در حالتی قرار داشته باشد که وضعیت آن بیشترین میزان امواج «آلفا» را ایجاد و منتشر کند. امواج «آلفا» معمولا در شرایطی به وجود میآید که فرد در حالت «مدیتیشن» یا «ریلکس» کامل قرار گرفته باشد. پس درمییابیم که کلید اصلی «تلهپاتی» چیزی نیست جز «ریلکس» شدن کامل. اصولاً در هنگام احساس خطر و یا هر ناراحتی دیگر، اعصاب «سمپاتیک» انسان با تولید «آدرنالین» بدن را تحریک میکند در این حالت زمینه لازم برای «فرستندگی» و در واقع فرستادن پیام در شخص به وجود میآید و او میتواند افکار خود را سریعتر و قویتر منتشر کند در حالت عکس این مسئله، اعصاب «پاراسمبلیک» با تولید «استیل کولین» موجب رخوت و سستی بدن میشود و استعداد «گیرندگی» امواج «تلهپاتی» در شخص تقویت میشود.
ارسال پیامهای روحی
نیروی
«تلهپاتی» بستگی زیادی به شدت و قدرت عواطفی دارد که با آن هماهنگ شده
است .
شما وقتی میتوانید از راه دور یک پیام روحی برای فرد موردنظرتان بفرستید که قبلاً ارتباطی مثبت و یا حتی منفی با او برقرار کرده باشید . درباره فردی که هدف پیام شماست باید به یک نوع احساس بسیار شدید عاطفی برسید. برای شروع کار بهتر است ابتدا هر چه دقیقتر فرد موردنظرتان را رویت کنید و تمام مشخصات او را مانند مشخصات جسمی، ویژگیهای شخصیتی، روش لباس پوشیدن، آهنگ، صدا و مانند آنرا به خاطر بسپارید به این ترتیب یک تصویر بسیار قوی و روشن از آن شخص در ذهن شما نقش میبندد. سعی کنید فرد موردنظر را در همان محل زندگیاش مجسم کنید اگر با او خاطرههای مشترکی دارید آنها را یک بار دیگر در ذهنتان مرور کنید آنگاه پیام خود را با صدای بلند بر زبان آورید درست همانگونه فکر کنید که انگار او در مقابلتان ایستاده است به محض آنکه پیامتان را فرستادید همه چیز را به فراموشی بسپارید البته میتوانید پیامتان را به جای اینکه با صدای بلند اعلام کنید آن را بر روی یک صفحه کاغذ نیز بنویسید.
قدرت تمرکز و تخیل
نیروهای ذهنی، مانند «تلهپاتی» یک پدیده ساده بشمار نمیآیند بلکه به دقت فرمولهای ریاضی عمل میکنند و این شما هستید که در ذهن خود دستورالعمل لازم را صادر میکنید نیروهای ذهنی توان این را دارند که در راه رسیدن پیام شما به هدف موردنظرتان راهنما و راهبرتان باشند و روشهای عملی را نشانتان دهند چنانکه در مواقع خطر هشدارهایی میدهند که در سرنوشت شما و اطرافیانتان بسیار موثر است البته شدت و شعف قدرت تخیل نقش مهمی در «تلهپاتی» ایفا میکند و هر چه قدرت «تمرکز» بیشتر باشد افکار به صورت سریعتر و دقیقتری به هدف موردنظر اصابت میکند. پس باید بیاموزیم که فکر خود را کاملاً «متمرکز» کنیم تا در انجام کار، توفیق بیشتری کسب کنیم.
اندیشیدن بدون هدف و با دقت اندک، نتیجهای ندارد تفکر باید محکم و متمرکز باشد تفکر محکم و متمرکز، مجموعهای است از خطوط ظریف مغناطیسی که شما را به افکار شخص موردنظرتان متصل میسازد.
اگر بگوییم که «فکر» حالتی از «احساس» است که از طریق قانون «ارتعاش» حمل میشود و مانند نور و الکتریسیته انتقال مییابد آنگاه به راحتی به این پدیده جالب پی میبرید هر وقت فکر خود را بر موضوعی که برای شما اهمیت دارد متمرکز کنید نیروهای ذهنی شما وارد عمل میشوند و پاسخ لازم را به دست میآورند. برای ایجاد تمرکز، میتوانید یک نقطه «تمرکز» انتخاب کنید این نقطه میتواند عکسی بر روی دیوار و یا حتی گلهای یک قالیچه باشد.
فرمانهای «تلهپاتی»
برای شکوفایی استعدادهای «تلهپاتی» تمرینهای جالب و متنوعی وجود دارد ابتدا قبل از شروع تمرین بهتر است به چند نکته مهم توجه کنید:
1- قبل از شروع تمرین، مدت آنرا دقیقاً مشخص کنید. (مثلاً یک ساعت)
2- مصرف چای و قهوه اندکی قبل از انتقال یک فکر، مفید است زیرا بهعنوان یک محرک لحظهای برای فعالیتهای مغزی مؤثر است.
3- بعد از اتمام تمرینات، بهتر است مقداری آب در چند نوبت بنوشید تا مواد زاید بدنتان دفع شود.
4- تاریکی و سکوت مطلق برای تمرینات «تلهپاتی» بسیار نتیجهبخش است و سعی کنید در مواقعی که شخص گیرنده خوابیده است تمرینات مربوطه انجام شود.
5- اندکی مراقبه یا همان «مدیتیشن» در ایجاد «تلهپاتی» مفید است البته باید با کشیدن نفسهای عمیق به «مراقبه» بنشینید.
6- به صدای درونی خویش گوش فرا دهید و با آن جروبحث نکنید فقط گوش کنید و عمل کنید گوش دادن از شرایط اصلی استفاده از قدرت نهفته در «تلهپاتی» است.
7- جلسات تمرین را طولانی کنید، چرا که انتقال فکر باید همراه با یک پافشاری خاص در مدت طولانی انجام پذیرد.
8- بهتر آن است که در هر جلسه، حداکثر 10 فرمان صادر شود.
فرستنده و گیرنده
برای شروع تمرینات همکاری دو نفر ضروری است بین این دو نفر که مایل هستند این تجربه را انجام دهند کسی که دارای تأمل و تعمق بیشتری است باید نقش گیرنده را به عهده بگیرد و کسی که فعال بااراده و کوشاست بهعنوان «فرستنده» باید فکرش را آنچنان روی مسئله موردنظر متمرکز کند که گویی خود قصد انجام این فرمان را دارد. فرمانهای «تلهپاتی» باید پیدرپی صادر شوند. دست راستت را بلند کن و یا فلان چیز را از زمین بردار.
ضمنا لازم است که در هر جلسه از تمرینات نوع فرمانها تغییر کند شخص «گیرنده» باید هنگام تمرین در وضعی کاملا بیتفاوت قرار بگیرد و هر فکری را از ذهن خود دور سازد و اصطلاحاً در «خلاء فکری» فرو برود. او باید فقط در انتظار یک تحریک درونی بماند تا به انجام کاری وادار شود. همچنین باید توجهش را مطلقاً به چیزی معطوف کند که از درون وجود خویش احساس کند هرگاه چند فکر مختلف به طور همزمان به ذهنتان خطور کرد ابتدا کمی تأمل کنید و سپس فکری را که قوت و تحریک بیشتری دارد به اجرا درآورید.
تمرینات بعدی...
پس از ممارست در تمرینات بالا کار خود را با تمرینات زیر ادامه دهید.
شخص «فرستنده» نگاهش را به دقت به یک چیز خاص میدوزد و سپس با بستن چشمانش تصویر ذهنی آنرا میسازد آنگاه شخص «گیرنده» را مجسم میکند که در حال تماشای آن چیز خاص است مدت تمرین برای این کار 3 تا 5 دقیقه است.
شخص «گیرنده» در مقابل خود صحنهای سفید قرار میدهد که از زیر آن نور یکنواخت و ضعیفی تابیده است سپس نگاه خود را رها میسازد تا بیتوجه به محیط اطرافش روی این صحنه بلغزد وقتی چندین برداشت مختلف به ذهنش خطور کرد باید آنها را به آرامی یادداشت کند البته گاهی نیز باید چشمان خود را بسته و پس از چند ثانیه باز کند.
تمرین بعدی بدین ترتیب است که شخص «فرستنده» پشت فرد «گیرنده» میایستد و در حالیکه نگاهش را به پشت گردن او دوخته است فکرش را کاملا روی او متمرکز کرده فرمانش را صادر میکند.
صدور فرمان باید جز به جز اما متوالی صورت بگیرد در این حالت انرژی فکری شما به شخص «گیرنده» منتقل میشود و او را وادار میکند که برگردد و مستقیما به شما خیره شود!
توصیه مهم
اگر در شروع تمرینات به آن صورت که انتظار دارید پیش نرفتید باور خود را از دست ندهید و مأیوس نشوید نیروی «تلهپاتی» همیشه حاضر و آماده است اما برای اینکه آنرا به زندگی روزمره خود پیوند دهید باید آن را تقویت کنید و اعتقادتان بر این اصل استوار باشد که تجربیات شما حتماً به نتایج لازم خواهد رسید.
او چه کسی است؟!
یک تمرین دیگر نیز در شکوفایی استعداد «تلهپاتی» نهفته در وجود شما بسیار موثر است تمرین فوق عبارت از این است که فیالمثل، وقتی زنگ تلفن شما به صدا درمیآید حدس بزنید که آن سوی سیم چه کسی میخواهد با شما سخن بگوید البته اگر بخواهید از روی احتمالات عمل کنید و براساس اینکه معمولا چه اشخاصی بیشتر به شما تلفن میزنند به اندیشه بنشینید از راه درست منحرف شدهاید شما باید با توجه به احساسات خود عمل کنید و سپس نام فردی را که حدس میزنید به شما تلفن خواهد زد بر روی ورقهای بنویسید یک تقویم جیبی همیشه همراه خود داشته باشید و تمام پیشبینیها و ادراکات خود را در آن یادداشت کنید.
در پایان مطالب فوق که برگرفته شده از برخی منابع اینترنتی بود باید افزود که به طور ساده بیشتر ما در طول روز اثرات کوچکی از تله پاتی را تجربه میکنیم بی آنکه خود متوجه آن باشیم که چه رویدادی در حال اتفاق است. گاهی در میانه روز ، گاه در ابتدای صبح و گاه در انتهای شب بی آنکه زمینه قبلی خاصی درگفتار یا پندار ما بوجود آمده باشد به یاد شخص خاصی می افتیم و پس از کمی مرور یاد او در ذهنمان به سراغ موضوع بعدی می رویم.
همواره این احتمال را در نظر بگیرید که ممکن است در همان لحظه ای که به یاد شخصی می افتید ، او در حال فکر کردن به شما بوده است که نتیجه آن اتصال ذهنی شما به یاد او بوده است و یا اگر شما در یاد کردن کسی ، شروع کننده باشید،او نیز در هرکجا که باشد شاید برای لحظاتی یاد شما در ذهنش مرور شود.
( موارد مکرر از یاد افراد خاص در طول روز احتمال تله پاتی دو طرفه و درستی فرضیه فوق را بیشتر میکند. )
مضمونی به نقل از یکی از عرفا در خصوص تله پاتی انسان و خداوند نیز مدتی از رادیو پخش می شد بدین شرح که:
بنده هر وقت به یاد خدا باشد، معلوم می شود اول، خداوند یادی از بنده اش کرده، پس هر توجهی که نصیب بنده می شود مسبوق به عنایت الهی است.