تعریف واژه عشق
شنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۴۰ ق.ظ
عشق تنها در وابستگی قلبی به دیگری خلاصه نمی شود. همه از عشق به عنوان نمادی از وابستگی عاطفی و احساسی به شخص یا اشخاصی دیگر یاد میکنند. این تعریف از عشق تنها بخشی از تعریف واقعی این واژه است که در هرزبان و ملیتی با کلمات خاص خود ، واژه های به آن تخصیص داده شده است اما اگر به ریشه های اصلی این واژه پرداخته شود به سادگی روشن خواهد شد که عشق آن چیزی نبوده که تاکنون آنرا شناخته ایم و اصولا در زبان شیرین پارسی با کمبود وکاستی در واژه های مهم مواجه هستیم وگاه یک واژه در برگیرنده معنای چندین واقعیت مهم است درحالی که در برخی زبانها برای تک تک آنها ، واژه هایی مجزا تعریف شده است. با توجه به اشاره ای که واژه عشق و معنای آن به یک خصلت انسانی دارد میتوان برای آن خصوصیات متعددی را برشمرد که از جمله به چند نمونه از آن در زیر اشاره می شود:
- عشق نشات گرفته از حس و شعوری نهفته در تفکرنیازمحور و پرستش گرا است که به طرق مختلف نمود پیدا میکند.
- عشق تنها اندوخته ای است که با خرج کردن به آن افزوده می شود.
- در عشق وصال به معشوق تنها یک آرزوست و نه هدف اصلی ونهایی.
- پس نرسیدن به معشوق شکست نیست و تنها نوعی عدم تحقق یکی از آروزوهای مهم انسانی است و لذا عشق شکست ناپذیر است.
- عشق حقیقی در مسیری پر فراز و نشیب نه تنها دچار نقصان نخواهد شد بلکه استحکام و تداوم آن بیشتر خواهد شد.
خیلی جالب بود. ممنون از مطلب زیباتون